هنوز داغم نمیفهمم دوباره پشت پا خوردم
بهم میگفت دوسم داره، گذاشت و رفت و جا خوردم
مثل یه آدم گیجم، به یه نقطه شدم خیره
ازم دلخور نبود اما، چرا نگفت داره میره
چقدر ساکت برید از من، ندیدم که معطل شه
معمای عجیبی بود، چقدر خوبه اگه حل شه
نه اشکش رو در آوردم، نه از عشقم فراری بود
یعنی هر چی بهم میگفت، تمومش سر کاری بود
نمیدونم با کی رفته، شاید تنها سفر کرده
هنوز هیچ چیزی معلموم نیست، شاید دوباره برگرده
حالا موندم با تنهایی، شبا گریه و بیداری
فقط یک گوشه میشینم ندارم حس هیچ کاری
***************
***************
بر روی سنگ قبرم ننویسید در جوانی مرد بنویسید پیر شده بود پیر جوانی
بر روی سنگ قبرم ننویسید تنها بود بنویسید بهترین دوستش تنهایی بود
بر روی سنگ قبرم ننویسید عشق در وجود او نبود بنویسید وجود او عشق بود
بر روی سنگ قبرم ننویسید عاشق باران بود بنویسید باران موثر ترین داروی او بود
بر روی سنگ قبرم ننویسید که کم تحمل بود بنویسید مشکلاتش بیش از اندازه بود
بر روی سنگ قبرم ننویسید روزای آخر غمگین بود بنویسید شاد بود مرگش فرا رسیده بود
بر روی سنگ قبرم ننویسید از دوری یار مرد بنویسید از عشق یار مرد
بر روی سنگ قبرم ننویسید که روز تولدش مرد بنویسید که هرگز متولد نشد
بر روی سنگ قبرم ننویسید نامش مسیح بود بنویسید نامش دیوانه بود
بر سنگ قبرم بنویسید خسته بود
اهل زمین نبود، نمازش شکسته بود
بر سنگ قبرم بنویسید شیشه بود
تنها از این نظر که سراپا شکسته بود
بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود
چشمان او که دائما از اشک شسته بود
بر سنگ قبرم بنویسید این درخت
عمری برای هر تبر و ریشه دسته بود
بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر
پــشـت دری کـه بــاز نــمـیـشـــد نــشـسـته بــود
*********
بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی؟
دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟
آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو
زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی؟
هر چه می خواهیم – آری – از همین امروز
از همین امروز ، مال ماست ، می دانی؟
گرچه من ، یک عمر همزاد عطش بودم
روح تو ، هم – سایه دریاست می دانی؟
دوستت دارم!» - همین ! – این راز پنهانی
از نگاه ساکتم پیداست ، می دانی؟
عشق من ! – بی هیچ تردیدی – بمان با من
عشق یک مفهوم بی « اما» ست ، می دانی؟
********
حداقل سالي يك بار طلوع آفتاب را تماشا كن.
براي فردايت برنامه ريزي كن.
از عبارت (متشكرم) زياد استفاده كن.
روز تولد ديگران را به خاطر داشته باش.
نواختن يك آلت موسيقي را ياد بگير.
زير دوش آب براي خودت آواز بخوان.
اگر مجبور شدي با كسي درگير شوي اولين ضربه را بزن و محكم هم بزن.
براي هر مناسبت كوچكي جشن بگير.
اجناسي كه بچه ها ميفروشند را بخر.
هميشه در حال آموختن باش.
آنچه ميداني به ديگران بياموز.
روز تولدت يك درخت بكار.
دوستان جديد پيدا كن اما قديمي ها را از ياد مبر.
از مكانهاي مختلف عكس بگير.
راز دار باش.
فرصت لذت بردن از خوشي هايت را به بعد موكول نكن.
به ديگران متكي نباش.
بدان كه تمام اخباري كه مي شنوي درست نيست.
بعد از تنبيه بچه هايت آنها را در آغوش بگير و نوازش كن.
گاهي براي خودت سوت بزن.
شجاع باش & حتي اگر كه نيستي وانمود كن كه هستي & هيچ كس نميتواند تفاوت بين اين دو را تشخيص دهد.
هيچ وقت سالگرد ازدواجت را فراموش نكن.
به كسي كنايه نزن.
از بين كتابهايت آنهايي را امانت بده كه بازگشتشان برايت مهم نباشد.
به بچه هايت بگو كه آنها فوق العاده اند.
هرگز به همسرت خيانت نكن.
سعي كن هميشه خيلي هوشيار باشي شانس گاهي اوقاتت خيلي آرام در مي زند.
هميشه ساعتت را 5 دقيقه جلو بكش.
كسي را كه اميدوار است هيچگاه نا اميد نكن شايد اميد تنها دارايي او باشد.
وقتي با بچه ها بازي مي كني سعي كن آنها برنده شوند.
هيچگاه در دستگاه پيغام گير تلفن پيغام بي معني و نا مفهوم نگذار.
وقت شناس باش.
از افراد نا شايست دوري كن.
در پول دادن به بچه هايت خسيس نباش.
اصالت داشته باش.
هيچ وقت به سياست مداران اعتماد نكن.
از حدي كه لازم است مهربان تر باش.
وقتي عصباني هستي به هيچكاري دست نزن.
بهترين دوست همسرت باش.
تا وقتي كه شغل بهتري پيدا نكردي شغل فعليت را از دست نده.
سعي كن مفيدترين و با احساس ترين آدم روي زمين باشي.
از كسي كينه به دل نگير.
براي تمام موجودات زنده ارزش قائل شو.
شكست را به راحتي بپذير.
وقتي پيروز شدي فخر فروشي نكن.
خودت را درگير مسائل بي اهميت نكن.
هرگز به كسي نگو كه خسته و افسرده به نظر مي آيد.
هميشه به قولت وفادار باش.
تا ميتواني جدايي ها را به وصل تبديل كن.
عادت كن هميشه حتي وقتي كه غمگين هستي خودت را سر حال نشان دهي.
زندگي را سخت نگير.
هيچ وقت قمار بازي نكن.
وقتي با كار سختي رو به رو شدي به خودت تلقين كن كه شكست غير ممكن است.
از وسايلت به خوبي محافظت كن.
انتظار نداشته باش كه پول برايت خوشبختي بياورد.
براي تغير دادن ديگران بيش از حد تلاش نكن.
هميشه خوش ظاهر و شيك پوش باش.
پلها را از بين نبر شايد مجبور شوي بار ديگر از رود خانه عبور كني.
خودت را دست كم نگير.
متواضع و فروتن باش.
در ماشينت را هميشه قفل كن.
قدرت بخشندگي را از ياد نبر.
نسبت به مردمي كه به تو ميگويند خيلي صادق و بي ريا هستي محتاط باش.
دوستي هاي قديم را دوباره تازه كن.
سعي كن زندگي هميشه برايت پيغام داشته باشد.
كتاب مورد علاقهات را براي بار دوم بخوان.
توري زندگي كن كه روي ستگ قبرت بنويسند : (شخصي كه از هيچ چيز در زندگيش پشيمان نبود.)
احمقانه رفتار نكن.
وقتي مي خواهي خانه بخري سه اصل مهم را فراموش نكن:منطقه & منطقه & و باز هم منطقه.
هيچ وقت فرصت ابراز علاقه به ديگران را از دست نده.
وقتي مي خواهي يك رابطه عاشقانه همانطور باقي بماند فقط بگو من مقصر بودم.
هيچ وقت تكه آخر شيريني را نخور.
بدان در چه وقت بايد سكوت كني.
هميشه در اتومبيلت تناب داشته باش.
وقتي مسواك ميزني شير آب را ببند.
سعي كن مشكلات را بجاي بزرگ كردن حل كني.
كارت تبريك هاي زيادي براي ديگران بفرست و با اين عنوان امضا كن : (كسي كه فكر ميكند شما فوق العاده ايد.)
بر گرفته از كتاب : اندرزهاي كوچك زندگي
نويسنده:جكسن براون
کاش میشد تا خدا پرواز کرد
پای دل از بند دنیا باز کرد
کاش میشد از تعلق شد رها
بال زد همچون کبوتر در هوا
کاش میشد این دلم دریا شود
باز عشقی اندر او پیدا شود
کاش میشد عاشقی دیوانه شد
گرد شمع یار چون پروانه شد
کاش میشد جان ز تن بیرون شود
چشم از هجران او پر خون شود
کاش میشد از خدا غافل نبود
کاش در افکار بی حاصل نبود
کاش میشد بر شیاطین چیره شد
تا رها از بند با این شیوه شد
کاش دستم را بگیرد توی دست
تا شوم از دست او من مست مست
کاش میشد مست باشم تا ابد
سر بر آرم دست افشان از لحد
کاش میشد تا که در روز جزا
شاد باشم از عمل پیش خدا
کاش میشد یک نفس دیدار یار
تا شوم مدهوش ؛ گردم بیقرار